سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسمس بارون

صفحه خانگی پارسی یار درباره

..

یه روز منم با بابام و عمو و پسر عمو رفتیم ماهیگیری. من و پسر عمو میرفتیم غورباقه جمع می کردیم میذاشتیم تو جعبه. بعد که می خواستیم بیایم خونه حدود 10 یا 12 تا عورباقه جمع شده بود. بعد گفتیم چی کار کنیم بابام گفت که اینا رو بذار اینجا باشه. بعد من یه فکری به ذهنم رسید. منو و پسر عمو مسابقه گذاشتیم که هر کی بیشتر غورباقه ها رو پرت کرد برندست. پای تک تک غورباقه ها رو می گرفتیم پرت می کردیم. Sad یه بار هم پای یک غورباقه تو دستم موند ولی خودش نبود Crying or Very sad


اعتراف میکنم

احمقانه ترین کار زندگیم این بود که سعی کردم مفهوم ای دی اس ال رو برا مادربزرگم توضیح بدم!!

بچه که بودم با دختر و پسر خاله هام لباس کهنه میپوشیدیم میرفتیم گدایی با درامدش بستنی میگرفتیم که همسایمون مارو لو داد و کتک خوردیم!!
سوم دبستان که بودم یه روز معلممون مدرسه نیومد منم ظهرش رفتم در خونشون که یه کوچه بالاتر از ما بود تکلیف شبمو ازش گرفتم.

اعتراف میکنم دوره دبستان امتحان جغرافی داشتیم یه سوالش این بود: تنها قمر کره زمین؟ من هم با اطمینان کامل نوشتم قمر بنی هاشم

 

اعتراف میکنم بچه که بودم..جو گیر بودم نماز بخونم….بعد چادر گل منگولیمو میذاشتم مهرم میذاشتم رو به قبله وا میستادم شروع میکردم به نماز خوندن…اما جای سوره ها شعر کلاه قرمزیو می خوندم….>>>آقای راننده…آقای راننده…یالا بزن توو دنده


وقتی همه خواب بودند

عملیات والفجر 8 حدودا 75روز طول کشید.نیرو های ایرانی در همان روز اول توانسته بودند شبه جزیره ی فاو را تصرف کنند اما ان 75 روز زمانی بود که طول کشید تاعراق به این وضعیت رضایت بدهد و دست از پاتک های سنگینش بکشد. میگویند صدام اعلام کرده بود هر کس از جبهه ی فاو زنده برگردد اعدام میشود اما هزار تا پوتین کنار خور عبدالله میگفت که عراقی ها به ساحل باتلاقی زده بودند و رفته بودند.