....
خفته است در تنم همه رگ های آرزو /ای عشق چیره باش و بزن تازیانه ای!!
خفته است در تنم همه رگ های آرزو /ای عشق چیره باش و بزن تازیانه ای!!
وقتی که سیم حکم کند زر خدا شود/وقتی دروغ داور هر ماجرا شود/بگذار در بزرگی این منجلاب یاس/ دنیای من به کوچکی انزوا شود
بگذار که در حسرت دیدار بمیرم/دشوار بود مردن روی تو ندیدن/بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم/تابوده ام ای دوست وفادار توبودم/بگدار بدان گونه وفادار بمیرم!!!!!!!!!!!!!!!
کولی گرفته است فالی،بافال او وعده هااست;سی روز سی هفته سی ماه...سی لحظه صبرم کجاهست؟
همیشه درخیال من /زشعله گرمترتویی/چه گرم دوست دارمت/اجاق سرد اگر تویی!